عنوان کتاب : دانش نامه امام حسین علیه السلام برپایه قرآن،حدیث وتاریخ
قطع : وزیری
جلد : 16
نوبت چاپ : هفتم
تاریخ انتشار : 1393
ناشر : سازمان چاپ و نشر دار الحدیث جستجو در Lib.ir

دانش نامه امام حسین علیه السلام برپایه قرآن،حدیث وتاریخ

پيش‏گفتار

بررسى جامع و همه ‏جانبه زندگى پيشوايان دينى (پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام)، از آن رو كه به فهم درست گفتار، رفتار و موضع گيرى آنان در شرايط گوناگون مى‏ انجامد، ضرورى است؛ زيرا نگاه تجزيه ‏اى و تك‏ بعدى، از آفتِ بدفهمى مصون نيست. در نگاه جامع مى‏ توان رشته پيوند حلقه‏ هاى به ظاهر گسسته را پيدا كرد، چنان كه با همين نگاه مى‏توان تعارض ظاهرى برخى سخنان و رفتارها را برطرف ساخت.

اين جامع ‏نگرى، تنها با پژوهش‏هاى علمى و روشمند در باره هر يك از اين پيشوايان، تحقّق مى‏يابد كه لازمه آن، حضور محقّقان با تخصّص‏هاى گوناگون در مراحل مختلف پژوهش است. به انجام رساندن چنين پژوهش‏هايى، ساليان درازى است كه دغدغه اين جانب و همكارانم در پژوهشكده علوم و معارف حديث است.

دانش‏نامه امير المؤمنين عليه السلام كه در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، نخستين اثر از اين مجموعه بود كه پس از مدّت‏ها تلاش علمى، به ثمر نشست و در جامعه علمى داخل و خارج كشور، بازتاب‏هاى بسيار مثبت داشت. رسيدن متن عربى كتاب و ترجمه فارسى آن به چاپ‏هاى مكرّر و اقدام گروهى از مترجمان صاحب‏نام به ترجمه آن به زبان‏هاى اردو، تركى، انگليسى و ... در زمانى اندك، نشان از توجّه مخاطبان به اين اثر دارد.[۱]

و اينك شاهد به بار نشستن دومين تلاش در اين زمينه هستيم: دانش‏نامه امام حسين عليه السلام.

امام حسين عليه السلام در ميان شيعيان، مسلمانان و حتّى ديگر جوامع، بيشتر با حادثه عاشورا كه درخشان‏ترين بخش زندگى ايشان است، شناخته شده است و اگر اين بخش از زندگى ايشان با ديگر دوره‏هاى آن همراه گردد، شناخت كامل‏ترى به دست مى‏دهد. از اين رو، تلاش شد تا در اين دانش‏نامه، تمام مقاطع زندگى امام حسين عليه السلام بازگو شود، هر چند حساسيت و بزرگى حادثه عاشورا ايجاب مى‏كرد كه نسبت به آن مقطع، بررسى علمى درخور انجام گيرد.

مى‏توان تاريخ زندگى نورانى و افتخارآميز حضرت ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام را به پنج دوره تقسيم كرد:

دوره اوّل، مقارن با حيات پيامبر صلى الله عليه و آله (۴ ۱۱ ق)؛

دوره دوم، از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله تا پايان خلافت عثمان (۱۱ ۳۵ ق)؛

دوره سوم، مقارن با خلافت امام على عليه السلام (۳۵ ۴۰ ق)؛

دوره چهارم، از شهادت امام على عليه السلام تا هنگام مرگ معاويه و به قدرت رسيدن يزيد (۴۰ ۶۰ ق)؛

و دوره پنجم، دوران قيام بر ضدّ حكومت يزيد (۶۰ ۶۱ ق).

بررسى ادوار پنجگانه زندگى امام حسين عليه السلام، از حضور فعّال و تأثيرگذار ايشان در حوادث و رخدادهاى جامعه اسلامى خبر مى‏دهد، چنان كه بررسى سيره و سخنان بر جاى مانده از ايشان كه از حجم نسبتا بالايى برخوردارند و ميراث علمى ايشان تلقّى مى‏گردند نيز توجّه به پرورش اخلاقى و معنوى انسان‏ها را به نمايش مى‏گذارد.

هر يك از دوران‏هاى تاريخ زندگى امام حسين عليه السلام، ويژگى‏هاى قابل تأمّل و آموزنده‏اى دارد:

يكى از مهم‏ترين ويژگى‏هاى دوره نخست، پرورش يافتن در دامان پيامبر صلى الله عليه و آله و برخوردارى از تأثيرهاى عاطفى و معنوى پيامبر خداست.

در دوره دوم، انزواى سياسى امام عليه السلام و روابطشان با خُلفا و نقش ايشان در حوادث مهمّ دوران جوانى‏شان (مانند: فتوحات افريقيّه و طبرستان و پيشگيرى از قتل عثمان)، ويژگى‏هايى هستند كه بايد مورد بررسى قرار گيرند.

ويژگى دوره سوم، حضور ايشان در جنگ‏هاى جمل، صفّين و نهروان و نيز حضور فعّال در كنار پدر است.

ويژگى دوره چهارم، همراهى امام حسين عليه السلام با تصميم‏گيرى‏هاى امام حسن عليه السلام در برخورد با معاويه و احترام گذاشتن كامل ايشان به برادر است. به علاوه، اعتراض‏ها و موضع‏گيرى‏هايى در برابر حكومت معاويه از ايشان به چشم مى‏خورد كه زمينه‏ساز حادثه عاشورا شمرده مى‏شوند.

و سرانجام به دوره پنجم زندگى امام عليه السلام مى‏رسيم كه هر چند از نظر زمانى، نسبت به ديگر دوره‏ها، كوتاه‏تر است؛ امّا مهم‏ترين، حسّاس‏ترين و افتخارآميزترين فصل تاريخ زندگانى امام حسين عليه السلام است.

نهضت حسينى، اواخر ماه رجب سال ۶۰ هجرى، با حركت امام حسين عليه السلام از مدينه به طرف مكّه، آغاز شد و با بازگشت اهل بيت ايشان به مدينه، پايان گرفت.

اين دوره كوتاه كه كمتر از يك سال به طول انجاميد[۲]، از نظر كمّيت، بسيار كوتاه و زودگذر بود؛ امّا از نظر كيفيت و آثارى كه بر آن مترتّب شد، بسيار مهم و جاويد و فراموش ناشدنى است. آنچه در اين دوره كوتاه اتّفاق افتاد، نه تنها در تاريخ اسلام، بلكه در تاريخِ بشر، بى‏نظير است.

به نمايش گذاشتن نسخه‏ اى از انسان كامل و قرآن ناطق‏

امام حسين عليه السلام، با بهره‏ گيرى از اين فرصت استثنايى، نسخه كاملى از قرآن ناطق و انسان كامل را در برابر چشم جهانيان، به نمايش گذاشت و حماسه‏اى بى‏نظير، پديد آورد. تعبير استاد شهيد مرتضى مطهرى رحمه‏الله، در اين باره، چنين است:

حسين عليه السلام، سرود انسانيت است. شما در دنيا، حماسه‏اى مانند حماسه حسين بن على عليه السلام، پيدا نخواهيد كرد، چه از نظر قدرت و قوّت حماسه، و چه از نظر عُلُو و ارتفاع و انسانى بودن آن.[۴]

در اين حماسه، انواع خصلت‏هاى والاى انسانى، همچون: صبر و استقامت، ايثار و از خود گذشتگى، كرامت و عزّت نفس، آزادى‏خواهى، صداقت و حفظ آرامش روانى در سخت‏ترين شرايط زندگى (در برابر انواع پستى‏ها، جنايت‏ها، قساوت‏ها و بى‏رحمى‏ها)، به گونه‏اى جلوه يافته كه فرشتگان الهى، شگفت‏زده شده‏اند.[۵]

اين نمايش، به قدرى صريح، روشن، آشكار و عمومى بود كه حتّى دشمنان امام على عليه السلام و اهل بيت عليهم السلام نيز نتوانستند آن را تحريف كنند و چهره درخشان ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام و قيام الهى او را به گونه‏اى ديگر، جلوه دهند. به گفته عبّاس محمود عَقّاد، نويسنده مصرى:

بنى اميّه، پس از شهادت حسين عليه السلام، به مدّت شصت سال، به او و پدرش عليهما السلام بر منابر، ناسزا گفتند؛ امّا هرگز هيچ يك از آنها جرئت نكردند كوچك‏ترين گناه و بى‏تقوايى و عمل نكردن به احكام دين را كه ممكن است كسى در پنهان يا آشكار انجام دهد، به او نسبت بدهند، و هيچ ايرادى از او نگرفتند، جز قيام عليه حكومتشان![۶]

كسانى كه فصلى از تاريخ را تحريف مى‏كنند يا شخصى را بر خلاف آنچه هست، جلوه مى‏دهند، در صورتى دست به چنين كارى مى‏زنند كه زمينه اجتماعى را براى‏ اين اقدام، مساعد ببينند و راهى براى مُشتبه ساختن امر بر مردم پيدا كنند؛ ولى حماسه عاشورا، آن‏چنان صريح و روشن و غير قابل پيش‏بينى بود كه چنين مجالى به دشمنان اهل بيت عليهم السلام نداد.

بزرگ‏ترين درس عاشورا

تاريخ عاشورا، درس‏هاى اخلاقى، سياسى و اجتماعى ارزنده و متنوّعى را به امّت اسلامى، بلكه به همه آزادى‏خواهان راستين، ارائه مى‏كند؛ ليكن بزرگ‏ترين درس آن، هشدار نسبت به استحاله فرهنگى و سياسى يك جامعه ارزش‏مدار است. اين درس، خصوصا براى ملّت ايران كه با الهام گرفتن از فرهنگ عاشورا و رهبرى يكى از فرزندان راستين ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام، امام خمينى رحمه‏الله، انقلابى را بر پايه ارزش‏هاى اسلامى پديد آوردند، فوق العاده مهم، بيدار كننده و عبرت‏آموز است.

ضرورت بازنگرى تاريخ عاشورا

ظرفيت گسترده فرهنگى واقعه عاشورا و جايگاه ويژه آن در جهان اسلام، بويژه نزد پيروان اهل بيت عليهم السلام، ايجاب مى‏كرده است كه موضوع نهضت حسينى، به عنوان‏

يكى از اصلى‏ترين مسائل مطرح در مكتب تشيّع، در حوزه‏هاى علميه، توسط توانمندترين دانشمندان و كارشناسان، مورد تحقيق و تدقيق قرار گيرد و نخبگان آشنا با قرآن و حديث و تاريخ اهل بيت عليهم السلام، ضمن جمع‏آورى، جمع‏بندى و ارزيابى گزارش‏هاى تاريخى، ابعاد متنوّع و آموزنده اين حماسه سرشار از هدايت، عزّت و سعادت را تبيين و تفسير نمايند.

امّا با كمال تأسّف، بايد گفت كه عدم توجّه لازم از جانب حوزه‏هاى علميه و شخصيت‏هاى بزرگ علمى شيعه به اين مسئله بسيار مهم، از يك سو، و گِرِه خوردن مراسم عزادارى سيّد الشهدا عليه السلام با معيشت شُمارى از مردم، از سوى ديگر، سبب شده است كه در بسيارى از مجالس عزادارى امام حسين عليه السلام، تحريك عواطف مردم، جايگزين تبيين اهداف بلند نهضت حسينى گردد و بدين سان، نه تنها بازار گزارش‏هاى ضعيف و بى‏ريشه‏اى كه جنبه عاطفى آنها قوى است هر چند خلاف شأن و منزلت اهل بيت عليهم السلام باشند، رونق يابد، بلكه به تعبير استاد شهيد مطهّرى، با اين استدلال ماكياولى كه «هدف، وسيله را توجيه مى‏كند»، راه براى جعل و دروغ در مرثيه سرايى، هموار شود؛[۱۵] گزارش‏هايى از اين قبيل كه:

«هاشم بن عُتبه مِرقال، با نيزه‏اى به طول هجده گَز، به يارى امام حسين عليه السلام آمد»،[۱۶] در حالى كه او از ياران امام على عليه السلام بود و حدود بيست سال پيش از آن، در جنگ صِفّين، كشته شده بود!

«عمر بن سعد، يك ميليون و ششصد هزار نفر از مردم كوفه را به كربلا آورد»،[۱۷] در صورتى كه در آن زمان، جمعيت كلّ كوفه، حدود يكصد هزار نفر بوده است!

«امام حسين عليه السلام، در روز عاشورا، سيصد هزار نفر را به دست خود، هلاك‏ گردانيد»،[۱۸] در صورتى كه اگر امام عليه السلام در هر ثانيه، يك نفر را كُشته باشد، براى كشتن سيصد هزار نفر، ۸۳ ساعت و بيست دقيقه، وقت لازم است!

«حضرت ابو الفضل عليه السلام، روز عاشورا، ۲۵ هزار نفر را كُشت»،[۱۹] كه با محاسبه‏اى كه بدان اشاره شد، كُشتن اين شمار از دشمن، نزديك به هفت ساعت، وقت مى‏خواهد!

نويسنده گزارش‏هاى ياد شده، گويا با هدف ايجاد فرصت لازم براى عمليات مورد اشاره، مدّعى مى‏شود كه روز عاشورا، ۷۲ ساعت به طول كشيده است![۲۰]

از اين دست گزارش‏ها در كتاب‏هايى كه با عنوان «منابع ضعيف» معرّفى مى‏شوند،[۲۱] فراوان است. البته بايد مطالبى را هم كه به عنوان «زبانِ حال» از سوى روضه‏خوانان و مرثيه سرايان، مطرح شده و به تدريج، به «زبانِ قال» تبديل شده و مى‏شود، به فهرست گزارش‏هاى ضعيف، افزود!

بارى! پاسخگو نبودن حوزه‏هاى علميه و كارشناسان خبره به نيازهاى جدّى جامعه در زمينه تاريخ صحيح و اهداف بلند نهضت حسينى، سبب شده است كه شمار كتاب‏هايى كه خصوصا در عصر حاضر در باره امام حسين عليه السلام تأليف شده‏اند، به صدها و بلكه هزاران جلد برسد؛ امّا كتاب‏هاى مستند و قابل اعتماد در جهت تبيين صحيح تاريخ نهضت حسينى و اهداف و آرمان‏هاى آن، بسيار اندك باشند. از اين رو، در جامعه امروز ايران كه انقلاب اسلامى آن، با الهام از نهضت عاشورا به ثمر رسيده است و سومين دهه خود را نيز پشت سر مى‏گذارد، بازنگرى و بازنگارى تخصّصى تاريخ عاشورا و پاك سازى آن از مطالب بى‏اساس و موهن، در جهت حفظ و صيانت از جان‏مايه انقلاب اسلامى، بسيار ضرورى مى‏نمايد و اين، بزرگ‏ترين‏ خدمتى است كه مراكز علمى و پژوهشى مى‏توانند به ساحت قدس ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام و مكتب اهل بيت عليهم السلام داشته باشند.

دانش‏نامه امام حسين عليه السلام، گامى است متواضعانه در اين راه، كه پس از سال‏ها تحقيق و تلاش، با همكارى شمارى از پژوهشگران توانمند «پژوهشكده علوم و معارف حديث»، هم اكنون، آماده بهره‏بردارى است؛ امّا با همه برنامه‏ريزى‏ها و تلاش‏هايى كه براى هر چه كامل‏تر شدن اين دانش‏نامه صورت گرفت، كار خود را خالى از خطا و كاستى نمى‏دانيم و از همه فضلا و فرهيختگانى كه آن را ملاحظه مى‏كنند، مى‏خواهيم كه با ارسال پيشنهادها و نقدهاى خود، در جهت تكميل اين مجموعه، بر ما منّت نهند.

در صفحات آينده، براى آشنايى اجمالى با اين دانش‏نامه، گزارش كوتاهى از محتواى دانش‏نامه امام حسين عليه السلام و ويژگى‏ها و روش تهيّه و تدوين آن، و همچنين تحليل جامعى درباره كتاب‏شناسى تاريخ عاشورا و عزادارى سيّد الشهدا (با عنوان «درآمد»)، تقديم خوانندگان مى‏شود.

 

[۱] ( ۱). گفتنى است كه جايزه دومين دوره انتخاب« كتاب سال ولايت» و برخى جوايز و نشان‏هاى علمى فرهنگى ديگر به اين دانش‏نامه تعلق گرفت. در اين باره، ر. ك: دانش‏نامه اميرالمؤمنين عليه السلام: ج ۱ ص ۷( پيش‏گفتار).

[۲] ( ۱) تاريخ دقيق بازگشت اهل بيت امام عليه السلام به مدينه، مشخّص نيست؛ امّا با اطمينان مى‏توان گفت كه هنوز يك سال از خارج شدن آنها نگذشته بود كه به مدينه باز گشتند.

[۳] ( ۱) الكافى: ج ۱ ص ۲۶۲ ح ۴.

[۴] ( ۱) حماسه حسينى: ج ۱ ص ۱۲۱.

[۵] ( ۲) وقد عجَبَت من صبرك ملائكةُ السموات( المزار الكبير: ص ۵۰۴، بحار الأنوار: ج ۱۰۱ ص ۲۴۰).

[۶] ( ۳). المجموعة الكاملة، عباس محمود العقّاد: ج ۲ ص ۲۲۸.

۱۵] ( ۱). ر. ك: حماسه حسينى: ج ۱ ص ۴۸.

 

[۱۶] ( ۲) ر. ك: محرق القلوب: ص ۱۵۲، روضة الشهدا: ص ۳۰۱ و در آن آمده:« نيزه‏اى چون مار ارقم در دست گرفته».

[۱۷] ( ۳) اسرار الشهادات: ج ۳ ص ۳۹.

[۱۸] ( ۱). ر. ك: اسرار الشهادات( چاپ قديم): ص ۳۴۵.

[۱۹] ( ۲). همان‏جا.

[۲۰] ( ۳) ر. ك: حماسه حسينى: ج ۱ ص ۲۹، لؤلؤ و مرجان: ص ۲۵۱، اسرار الشهادات: ج ۳ ص ۳۵ ۳۹.

[۲۱] ( ۴) ر. ك: ص ۹۱( منابع غيرقابل استناد).